کوردێ لوڕیم

مرکزی برای احیای هویت راستین

کوردێ لوڕیم

مرکزی برای احیای هویت راستین

راهی جز تسلیم ندارید ...یا تسلیم ملت یا تسلیم ترامپ

یک هفته پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یعنی چیزی حدود یک ماه پیش از روی کارآمدن و ورود رسمی وی به کاخ سفید مقاله ایی را تحت عنوان " ترامپ و گزینه های 5 و 6 "به تحریر درآوردم که درآن به صورت نسبتا مفصل به سیاستهای احتمالی در آینده توسط وزارت خارجه آمریکا و دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی پرداخته شد .

 

 

شرایط حاکم امروزی در منطقه و وضعیت کلی جمهوری اسلامی در ابعاد خارجی و داخلی و سیاستهای درپیش گرفته شده و اهداف تعیین شده توسط دولت آمریکا در منطقه به ویژه نسبت به جمهوری اسلامی درهمان چهارچوبی است که درآن مقاله پیشبینی شده و به شرح آنها پرداخته شده بود.

آقای خامنه ایی و نظام تحت امرشان درتمام تاریخ حاکمیتشان در ایران هرگز باور نمی کردند که روزی در چنین شرایطی قرار بگیرند و زنگ پایان زیاده خواهی هایشان به صدا درآید آن هم نه تنها در سطح جهانی و منطقه ایی بلکه در بعد داخلی نیز.اینبار تقریبا همه شاهراههای گریز مسدود شده و حتی دوستان و حامیان نظام جمهوری اسلامی نیز دست در دست رقیب نیرومند جمهوری اسلامی نهاده اند.

به دنبال خروج آمریکا از برجام تاکنون همه تلاشها و دست وپا زدنهای دولتمردان نظام در درگاه دولتهای منطقه و اروپا برای حفظ برجام و نرم کردن مواضع آمریکا در قبال ایران بی نتیجه بوده و بعید می نماید تداوم این راهبرد و مسیر تاثیری بر تصمیم دولت آمریکا داشته باشد.یکی از مهمترین نکته های نوع سیاست درپیش گرفته شده در قبال جمهوری اسلامی این است که تصمیم های اخیر دولت آمریکا به ویژه در بعد انرژی و فروش نفت خام ایران به طور واضح موجودیت نظام جمهوری اسلامی و سران و بازوهای آن را هدف قرار داده و دیگر مساله انجام معامله ایی دیپلوماتیک در مورد فلان کشور و کنار آمدن و تقسیم منافع در دوردستهای جمهوری اسلامی نیست بلکه جمهوری اسلامی و حاکمان ایران بایستی کالای حفظ و تداوم موجودیت خود را به پای میز مذاکره و معامله برده و فقط یک انتخاب دارند که به تسلیم شدن در برابر آمریکا یک بله یا خیر بگویند که در هردو صورت و در فردای نوع انتخاب خود یا توسط نیروهای خارجی ساقط خواهند شد و یا توسط مردم ایران.

بدون شک عمر توانایی مقاومت جمهوری اسلامی با توجه به بار سنگین مداخلاتش در منطقه و جهان و نوع سیاستهای جاری اش در داخل کشور و هزینه های گزاف و نجومی که برای پیشبرد اهداف خود در سطح منطقه ایی تراشیده بسیار کوتاه تر از زمانی است که حاکمان بر ایران تصورش را می کنند. به نظر من این مدت به شش ماه پس از بازگشت تحریمها و ممنوعیت صدور نفت نخواهد رسید و جمهوری اسلامی و جناب عالیجناب دشمن تراش برای حفظ حیات خویش زودتر باید بله تسلیم را به زبان بیاورند هرچند اتخاذ چنین سیاستی تاوان سنگین داخلی را در میان هواداران سیاستهای پیشینشان برای آنها درپی خواهد داشت.

ریزیش یاران و بدنه نظام مدتهاست آغاز شده و هر روز خبر فرارچندین میلیاردی یکی از یاران قدیمی حاکمیت را می شنویم . ولی به نظر نمی رسد که همه کسانی که به دامن خارج فرار می کنند از شکایات و دادگاههای آینده ایی که مردم ایران و جهان برای آنان تشکیل خواهند داد در امان بمانند و روزحساب قطعا درپیش است.

از سوی دیگر زمزمه هایی به گوش می رسد که هم پیمانان نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه ایی  پیش از تصمیم سران نظام درحال انجام رایزنیهایی در میان خود برای ایجاد فضای معامله با رقبای جمهوری اسلامی می باشند ...! پس آنچه قطعی است عدم عقب نشینی دولت ترامپ از مواضع اخیر خود و شروط دوازده گانه برای جمهوری اسلامی می باشد .این بار دولت آمریکا یک تنه وبدون اهمیت به موجودیت منافع دولتهای اروپایی و بسیار دقیق قلب جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و هیچ راه گریزی به جز تسلیم برای سران جمهوری اسلامی باقی نگذاشته است.

ترامپ به عنوان یک تاجر و بازرگان و اقتصاد دان موفق به خوبی گزینه بکارگیری سلاح پول و ثروت با چاشنی فشار نظامی را به جای ورود به جنگی هزینه بردار و بحران ساز درقبال جمهوری اسلامی را درپیش گرفته است.

بازگشت تحریمها و عدم فروش نفت ایران یعنی قطع شدن شاهرگ حیاتی جمهوری اسلامی و این موضوع به دنبال خود کوتاه شدن دست جمهوری اسلامی از کشورهای منطقه و سربرآوردن همزمان قیامهای اجتماعی و مردمی در داخل را درپی خواهد داشت و از سوی دیگر انزاوی بیش از پیش جمهوری اسلامی در سطح منطقه ایی و جهانی و عدم توانایی یاران رِند ایران در مقابل خواستهای آمریکا راهی جز تسلیم را درپیش روی سران نظام باز نمی گذارد .

قیامهای مردمی در داخل جهت تامین خواستهای بدیهی و ابتدایی مانند تامین آب و برق و خدمات و عدالت اجتماعی و حقوق اقوام و ملیتها و ...روز به روز درحال انسجام گرفتن بوده و قدم در راه تکوین و تولد قیامی سراسری می گذارند و بازگشت تحریمها و قطع صدور نفت ایران به معنای زدن تیر خلاص برپیکر نظام پوسیده و فاسد جمهوری اسلامی خواهد بود.درچنین شرایطی بدون شک سران جمهوری اسلامی علیرغم مانورهای تبلیغاتی و رسانه ایی و تهدیدهایی که درمقابل سیاستهای آمریکا از خود نشان می دهند حداکثر توان و تحرکات دیپلوماتیک خود را به یافتن راه حلی آبرومند برای به استقبال تسلیم رفتن اختصاص می دهند چراکه وقتی ترامپ اعتنایی به خواست دولتهای اروپایی نداشته و پوتین را به پای میز مذاکره کشانده و چین را درگیر جدال اقتصادی کرده پس احتمال حمایت جدی روسیه و چین از جمهوری اسلامی وقرار گرفتن در برابر سیاستهای آمریکا امری منطقی برای آنها نخواهد بود پس اقدامات دولت و تیم ترامپ فراتر و بسیار جدی تر از سیاست دولتهای پیشین آمریکا به نسبت جمهوری اسلامی می باشد و سخنان اخیر برخی مقامات جمهوری اسلامی در مورد شرایط کنونی ایران و موضوع تحریمها و عدم فروش نفت نشانگر این واقعیت است که خشتهای ذهنیت مقاومت در برابر تحریمها درحال ریزش می باشند و اردوی جمهوری اسلامی در میان خود زنگ خطر جدی را به صدا درآورده اند و می دانند که دوراه بیشتر در پیش ندارند یا تسلیم کامل و تن دادن به خواستهای آمریکا و یا مقاومت احمقانه که بعید است آنها از این طریق بتوانند به مقصد برسند .

وارد شدن به یک جنگ نظامی تمام عیار با جمهوری اسلامی برای دولت آمریکا امری نامیسر نیست و چه بسا وقوع چنین امری با توجه به دستاوردهای بعدی اش برای دولت آمریکا گزینه ایی نامطلوب نباشد اما چنین می نماید که دولت ترامپ هرچند در زمان بیشتری ولی آنچه را که مد نظر دارد از طریق اعمال جنگ اقتصادی و نفتی به دست خواهد آورد .لذا دولت آمریکا با بازگرداندن تحریمها و ممانعت از فروش نفت و شاید هم درآینده صادرات گاز ایران و اعمال فشارهای سنگین دیپلوماتیک جمهوری اسلامی را به شرایطی خواهد برد که در صورت نیاز به انجام اقدام نظامی ، هزینه کمتری را برای آمریکا درپی داشته باشد. از طرفی هرچند توان نظامی ایران در رسانه ها بسیار بزرگتر از حد واقعی اش نشان داده می شود اما حقیقت امر این است که درصورت وقوع تنش نظامی جدی بین طرفین شاید از هیکل سیستم دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی خاطره ایی بیش باقی نماند و این امر چیزی نیست که قابل مناقشه باشد . جمهوری اسلامی شاید بتواند تعداد اندکی از پایگاههای آمریکا و یا تاسیسات کشورهای هم پیمان آمریکا را هدف قرار دهد و یا موشک پراکنی هایی علیه اسراییل و کشورهای عرب خلیج همپیمان آمریکا و...انجام دهد اما عمر اینگونه اقدامات بسیار کوتاه و مقطعی خواهد بود و فروپاشی نظام از داخل و قیام مردم علیه جمهوری اسلامی امری قطعی بوده و بازوهای جمهوری اسلامی نیز بی تردید در سودای حفظ موجودیت خود از قائله خارج خواهند شد.

ترافیک شدید دیپلوماسی آمریکا در ماههای اخیر و شکل گیری ائتلاف مورد نیاز و مطمئن وبا پشتوانه مالی فراوان در سطح منطقه ایی و تا حد زیادی جهانی برای مقابله با جمهوری اسلامی برای آمریکا و نیز جدیت ترامپ و تیمش در پیشبرد سیاستهای داخلی و جهانی و عمل گرایی حساب شده و بی پروایانه دولت ترامپ در اجرای وعده هایش پیام جدی و از نوعی تجربه نشده برای سران و نظام جمهوری اسلامی و حتی اروپا و روسیه و چین می باشد و این بدان معناست که دولت آمریکا تاکنون پیروز میدان بوده و به وعده هایش در قبال جمهوری اسلامی نیز جامه عمل خواهد پوشاند.همچنین باید به این نکته نیز اشاره نمود که به دنبال روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا رایزنی های سیاسی و دیپلوماتیک نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی با سران آمریکا رکورد جدیدی را ثبت کرده و برگزاری نشستها و جلسات متعدد با مقامات آمریکایی در سطوح غیر قابل چشمپوشی نشان از پیش اندیشی دولت ترامپ برای ایجاد آلترناتیو جمهوری اسلامی بوده و قطعا دورنمای تحولات در ایران به نوعی فرموله شده است.

علیرغم ادعاهای همیشگی سران نظام در مورد گسترش حاکمیت و تسلط بر منطقه و موضوع صدور انقلاب اما حقیقت امر این است که جمهوری اسلامی اکنون در تنهاترین و بدترین شرایط حیات خود قرار دارد و دست اندازیهای حکومت ایران به کشورهای منطقه طی سالهای اخیر هزینه های بسیار هنگفت غیرقابل جبرانی را روی دست نظام و بر دوش مردم اسیر شده ایران قرار داده و البته وقوع این امر نیز به دور از مطلوب نظر و سیاستهای دراز مدت آمریکا و همپیمانانش نسبت نظام حاکم برایران نمی نمایاند چراکه جمهوری اسلامی تقریبا هرآنچه را در چنته داشت حتی به بهای گرسنگی کشیدن و زندگی فلاکت بار بخش اعظم مردم ایران طی سالهای اخیر در جبهه های خارج از ایران به مصرف رساند و اینک نظامی فرسوده و نامشروع برجای مانده که با حجم عظیمی از مشکلات داخلی و خارجی و حتی حیاتی و نسلی جدید و ترقیخواه روبرو است .

آنچه مسلم است فرصت نهایی نظام جمهوری اسلامی برای تسلیم شدن در برابر خواستهای آمریکا و مردم ایران تا تاریخ بازگشت تحریمها و زمان قطع صدور نفت می باشد و درصورت اخذ تصمیمی خلاف این امر می توان گفت که دیگر راه برگشتی برای نظام و سران نظام باقی نخواهد ماند و این مسیر راه بازگشتی ندارد چرا در صورت شکل گیری سیستم و ساختار قطع صدور نفت ایران و شروع بکار موتور تحریمهای پیشین دیگر دستیابی نظام به یاران سابق و بازار جهانی و مشتریهای منطقه ایی و جهانی اش امری آسان و سریع نخواهد بود و تا آن زمان شرایط اقتصادی و اجتماعی و فقر شدید مردم و نیروی آماده انفجار جامعه ایران به صورتی خواهد بود که مجال هرگونه گریز و خلاصی را از سران نظام خواهد گرفت .

حتی درصورت گردن نهادن رهبر جمهوری اسلامی و نظامش به شروط آمریکا ، زمان لازم برای بهبود شرایط و رونق اقتصادی و صنعتی و ...در ایران مدت زمان بسیارزیادی خواهد بود که جامعه و مردم ایران تاب و توانایی صبر تا آن زمان را نخواهند داشت و همگان می دانند که ؛ " آزموده را آزمودن خطاست " و عمر نظام جمهوری اسلامی به پایان رسیده و این نظام هرگز نمی تواند مردمان ایران را به سمت آینده ایی روشن رهنمون شود .

خلاصه کلام اینکه همگان هم مردم و اپوزیسیون نظام حاکم در داخل و هم نیروهای اپوزیسیون در طیفها و اشکال مختلف درخارج بایستی خود را برای گذار از نظام آخوندی آماده و منسجم کنند و هم منتظر اقدامات خصمانه و ماشین سرکوب نظام در داخل و خارج باشند زیرا ضربه زدن به مخالفین و حق طلبان از اصول اولیه سیاستهای جمهوری اسلامی نسبت به مبارزین داخلی و خارجی بوده و می باشد.

درپایان نوشتار دوباره به سران نظام جمهوری اسلامی و آخوندهای حاکم توصیه می شود که برای به دور ماندن از غضب تاریخی و انباشته شده مردمان ایران و منطقه طی پروسه ایی مسالمت آمیز اقدام به واگذاری نظام و کشور به ملت کرده و به خاطر منفعت و تقلیل عذاب خویش هم شده گامی مثبت بردارند چراکه حافظه مردم ایران و منطقه و جهان تمام جنایات و ظلم و ناعدالتی و ...که حاکمان و سران جمهوری اسلامی در طی دوره چهل ساله حاکمیت بر ایران برآنها روا داشته اند به خوبی به خاطر سپرده و هیچ راهی برای گریز وجود ندارد. " پس یا تسلیم ملت شوید یا تسلیم ترامپ ".

پایان

وحید کمالی ایلامی

13-7-2018


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد